بین ما هر پنجره دیوار شد
آنکه اول نوش دارو می نمود
برلب ما زهر نیش مار شد
دردما,در بودن ما ریشه داشت
رفتن و مردن علاج کار شد
عیب از ما بود از یاران نبود
تا که یاری یار شد بیزار شد
عاقبت با حیله سوداگران
عشق هم کالای هر بازار شد
آب یکجا مانده ام دریا کجاست؟
مردم از بس زندگی تکرار شد
درد و دل کاغذی من...برچسب : نویسنده : eyarehdabestanieman7 بازدید : 87